دارد حسین زخم غمت باز میشود

اینجا به یاد تو ،همه کرب و بلا شده

با یاد غربتت بدنم سرد میشود

جز خون اگر ز چشم ببارد جفا شده

یاد ضریح چشم نوازت بخیر باد

امشب غلام ،روضه بخوان شما شده

در خیمه ی کنار،کسی زار میزند

زینب کجاست؟مرهم درد شما شده

اینجا سکوت راه تنفس نمیدهد

تنها پناه،گریه و اشک و دعا شده

گفتی که کیست یار من و یاورم شود؟

هرکس بماند از دل دنیا رها شده

وقتش رسید راهی دشت بلا شوی

این لحظه ی وداع،چه محشر به پا شده

آهسته میروی و دلت پیش دخترت

این کاروان ، بدرقه ی اشکهــا شده

عباس میخورد به زمین و ز چهره اش

انگار شاکر است که حاجت روا شده

اینـــجا چقدر نـــاله و فریــاد میزنند

گویی سری بریده زحلق و قفا شده...

از بین هلهله بدود دخترت غریب

گویی حسین صورت این نیزه ها شده

پای برهنه میدود و ماه صورتش

انگار آنطرف هدف دستها شده...

اینجا شکست حرمتت آقا ، عجیب نیست؟

اینــجا نماز ، پشت سرت اقتدا شده...

آنسو اشاره ها همه دنبال خیمه هاست

این آسمان،شکسته ز اشک خدا شده

«همــــره»