پا روی خاکهایی میگذارم...که روزی پیشانیت را بر آن میگذاشتی...

ابتدای راهی ام که تو با رشادت...تمامش کردی...

در گمنامی هم شباهت داریم...

تو نامت را گم کردی و من هویتم را...

ای شهید...

شرمنده ایم که بارها و بارها...راحت از کنار نگاه های خیره ات در قاب عکس گذشتیم و

هیچ چیزمان عوض نشد...

شرمنده ایم که آرزوی رسیدن به مقصد شهادت را داریم...اما برای

رسیدن به آن...هنوز قدمی هم در راه نگذاشته ایم...و مینالیم از اینکه چرا نمیرسیم...

چرا به شهدا نمیرسیم....

دعایمان کن...

به همان کسی که لحظات آخر سرت بر دامنش بود...

قسمت میدهم دعایمان کن...

یامهدی